در اوایل اجراء طرح تحول سلامت که اینجانب نام آن را طرح تحول درمان گذاشتم، در مطلبی با همین عنوان نوشتم، به دلیل افزایش تعرفه خدمات درمانی در این طرح قبل از اصلاح و افزایش مشابه سرانه سلامت، مطمئنا این طرح با مشکل مواجه می شود. البته در همان مطلب از مزایای این طرح نیز نام بردم و به خاطر همان مزایا از دست اندرکاران تشکر کردم.

اکنون پس از گذشت سه سال و البته خیلی زودتر از این، افزایش تعرفه های خدمات درمانی بدون افزایش سرانه، کار دست این طرح داده و دولت را مجبور به ارائه لایحه فروش اوراق قرضه به مجلس کرده است و این یعنی دقیقا درست بودن پیش بینی امثال اینجانب. نمیدانم چرا ارائه دهندگان این طرح به این نکته بسیار ساده ولی مهم توجه نداشتند که افزایش قیمت خرید یک خدمت باید منبع تامین مالی ثابت و محکم داشته باشد وگرنه هم هزینه خدمات و هم هزینه اثر القائی ارزان سازی آن ها با پرداخت از جیب دولت، آنقدر بالا می رود که دولت را مجبور به استقراض خواهد کرد.

هرچند موضوع کاملا واضح و بدیهی است ولی با ذکر یک مثال میتوان آنرا روشن تر کرد. اطاقی را در یک منطقه با پشه زیاد در نظر بگیرید، پنجره این اطاق توری ندارد و برای کشتن هر پشه A ریال پرداخت می شود و همین هزینه، صندوق پرداخت را خالی کرده است. در چنین شرایطی چه باید کرد؟ عقل سلیم می گوید حتما اولین کار، نصب توری بر پنجره است و پس از این کار شاید بتوان هزینه کشتن را کمی بیشتر کرد. حال اگر ما بدون نصب توری هزینه را سه برابر کنیم چه می شود؟ خوب معلوم است، سه برابر زودتر صندوق خالی می شود و مجبور به استقراض می شویم. در همان مطلب نوشتم که قبل از افزایش قیمت خدمات درمانی باید پزشک خانواده را منطبق با تعریف درست و کامل آن مستقر کنیم تا بیماردهی جامعه با اقدامات پیشگیرانه کاهش یابد ( مشابه کاری که توری در مورد جلوگیری از ورود پشه می کند). در این شرایط که بیماردهی به حداقل رسید و استاندارد شد میتوان با نگاه به وضعیت صندوق، قیمت خدمات یعنی همان تعرفه را افزایش داد. در این شرایط اثر القائی نیز نخواهیم داشت زیرا پزشک خانواده جلوی این اتفاق را می گیرد.

در اینجا ضمن دعوت جهت مطالعه مطالب همین سایت در این زمینه و نیز مطالب سایت های دیگر، توجه شما را به برخی از علائم و عوارض طرح تحول سلامت اجراء شده، برگرفته شده از مکتوب یکی از ارگان های دانشجوئی جلب می کنم:

"استقراض ۸ هزار میلیارد تومانی دولت از مردم با انتشار اوراق قرضه ی شبه ربوی، استقراض سازمان تامین اجتماعی از منابع بانک رفاه کارگران، افزایش فشار سهم سلامت در سبد هزینه‌های خانوار، افزایش تورم حوزه‌ی سلامت و ایجاد بیشترین تورم بخشی نسبت به سایر بخش ها، ادامه دریافت زیرمیزی در بین بخشی از پزشکان علی رغم افزایش ۱۸۷ درصدی تعرفه های پزشکی در گام سوم طرح تحول، رواج پرداخت‌های نجومی به قشر نازک پزشکان متخصص، عمیق‌تر شدن شکاف درآمدی بین پزشکان متخصص و سایر کارکنان نظام سلامت، اعتراضات گسترده ی اجتماعی به تبعیض و بی‌عدالتی در پرداخت‌ها و توقف اجرای طرح پزشکان مقیم پس از صرف منابع بسیار و ..."