امروز : چهارشنبه 19 اردیبهشت 1403 هجری شمسی , 27 شوال 1445 هجری قمری , 7 می 2024 میلادی
**** شعار جهانی بهتر : بندگی خدا ، شاد کردن انسانها ، احترام به طبیعت ****
 
* * * قابل توجه بینندگان عزیز سایت جهانی بهتر : قسمت نظرات سایت راه اندازی شد . مدیریت سایت منتظر نظرات شما در پایان هر مطلب می باشد . ممنون * * * با دنبال کردن مطالب و معرفی سایت به دیگران انگیزه ما را در بهتر کردن امکانات سایت تقویت کنید * * *
 

مدیریت سایت

  previous  
 

دکتر محمد رضا امینیان

 
 

Dr.Aminian@jahanibehtar.com

 

آمار بازدیدکنندگان

mod_vvisit_counterامروز154
mod_vvisit_counterدیروز345
mod_vvisit_counterاین ماه3008
mod_vvisit_counterکل بازدید1580671

آی پی شما : 18.118.137.243

مطالب

 

معجزه مالیات مشاهده در قالب PDF چاپ

این روزها خبرها از اتفاقات ناگوار زیادی به گوش می رسد که هر کدام از آن حوادث، تبعات سخت و طاقت فرسائی برای افراد و کل جامعه به بار می آورد. یک زمین لرزه سهمگین که باعث کشته شدن تعداد زیادی از هم وطنان و بی خانمان شدن تعدادبیشتری از آنان می شود، یک سقوط هواپیما که آن نیز کشته شدگان و خانواده های داغداری از خود به جا می گذارد و حوادث دیگری از این دست، حتی آلودگی هوا و تصادفات بی شمار جاده ای. هر کدام از این دست اتفاقات، به غیر از ایجاد تالمات عمیق برای خانواده آسیب دیده و یا عزیز از دست داده، جامعه را نیز در بهت و شوک فرو می برد و این حالت انرژی زیادی از جامعه می گیرد، انرژی که در شرایط عادی باید صرف پیشرفت کشور و رفاه شهروندان بشود.

اگر بخواهیم ساده به موضوع بپردازیم، مثل حالتی که در حال حاضر در جامعه ما وجود دارد، بلافاصله انگشت اتهام را به سمت متولیان امر گرفته و شروع به نق زدن و شاید داد زدن می کنیم و آن ها را مورد خطاب قرار می دهیم که متوجه مسولیت شان نیستند و کم کاری می کنند و پاسخگو هم نیستند. این درست است و در همه جوامع حتی جوامع پیشرفته نیز این حالت وجود دارد چرا که طبیعی است که هرکسی در هر جایگاهی اگر کارش را درست انجام ندهد، باعث اتفاق بد می شود و باید سرش داد کشید و او را به سزای کمکاریش رساند ولی یک سوال عمیق تر وجود دارد که بسیار مهم تر است و اگر به آن پاسخ داده نشود، اگر صدها سال هم بگذرد و تغییرات ظاهری زیادی هم در جامعه صورت بگیرد باز هم مشکل حل نخواهد شد و از این دست اتفاقات ناگوار مکررا می افتد و به همان چند داد و فریاد، غائله ختم می شود.

سوال مهم و اساسی اینست که مردم یک جامعه چقدر باید کار مفید انجام بدهند که نتیجه آن این بشود که راحت زندگی بکنند و حوادث تلخ طبیعی مانند زلزله و سیل باعث خسارت کم بشود و حوادث تلخ اتفاقی مثل تصادفات جاده ای و سقوط هواپیما، به ندرت حادث بشود و به سرعت مورد تدبیر قرار بگیرد؟ سوال را می توان شفاف تر کرد و به این صورت پرسید که بین دو ملت که یکی مردمانش هر روز یک ساعت کار مفید می کنند و دومی پنج ساعت، باید تدبیر امورشان و در نتیجه، رفاه و آسایش شان به یک اندازه باشد یا ملت دوم از تدبیرات بسیار بهتر و از آسایش بسیار بالاتری باید برخوردار باشند؟

وقتی آحاد یک جامعه هر کدام پنج ساعت کار مفید می کنند این یعنی سازمان هواپیمائی آن ملت هم با پنج ساعت کار مفید وضعیت بسیار بهتری دارد، پلیس راهنمائی، متولیان راه، متولیان خودرو سازی، سازمان های امدادی، و خلاصه همه تصمیم گیران و همه و همه با میزان کار مفیدی که انجام می دهند، در سطح بالاتری از ارائه خدمت عمل می کنند و نتیجه این می شود که آحاد آن جامعه از سطح رفاه و آرامش بیشتری برخوردار می شوند و برعکس، مردمی که بیست دقیقه کار مفید می کنند تمام عوامل اجرائی، تقنینی و قضائی آن ملت در سطح بیست دقیقه کار مفید عمل می کنند و کشوری به وجود می آید مشحون از انواع فساد و کمکاری و نتیجه آن، رفاه و راحتی در حد پایین و خسارات ناشی از حوادث طبیعی بسیار بالا و تعداد حوادث اتفاقی نیز بسیار زیاد خواهد بود.

تحلیل و تشریح موضوع نیز بسیار ساده است، مردمی که پنج ساعت کار مفید میکنند چون درآمد سرانه بسیار بالائی تولید می کنند (مثلا 60000 دلار در سال) به راحتی مالیات خود را پرداخت می کنند و چون مالیات قابل توجهی جمع می شود، هم بودجه لازم برای همه آن شرایطی که در بالا برای ایجاد رفاه و امنیت اجتماعی گفتم فراهم می شود و هم مردمی که مالیات پرداخت می کنند با صدای رسا و قدرت وصف ناپذیر، مطالبات خود را به متولیان امر تحمیل کرده و با نظارت موثر و مستمری که انجام میدهند جلوی هر فساد و کمکاری را می گیرند، این در حالی است که مردمی که بیست دقیقه کار مفید در روز انجام می دهند از هر دو عامل فوق بی بهره می مانند چون درآمدی ندارند (مثلا 6000 دلار در سال) که بتوانند مالیات بدهند و نتیجه این می شود که با عدم پرداخت مالیات، از طرفی بودجه کافی برای رفاه و امنیت اجتماعی فراهم نیست و از طرف دیگر زور و فریاد مردم مالیات نده به مسولین نمی رسد و در نتیجه کشور پر می شود از فساد و تباهی و نتیجه نهائی پس از صدها سال همان می شود که از اول بود، خسارت زیاد با یک زمین لرزه یا سیل و حوادث اتفاقی بسیار زیادتر از معمول مثل تصادفات جاده ای و هوائی با تلفات جانی و مالی فراوان و خیلی از اتفاقات ناگوار اقتصادی، اجتماعی و ....

این مردم باید تصمیم جدی بگیرند و تنها راه حل اینست که هر کدامشان در هر جایگاهی که هستند، تلاش خود را افزایش دهند تا جائیکه میانگین کار روزانه شان و در نتیجه درآمد سرانه شان تا آنجا بالا برود که هم زندگی شان اداره بشود و هم قادر به پرداخت مالیات بشوند، از این لحظه است که تغییرات مثبت شروع می شود چون هم بودجه لازم برای رفاه و امنیت اجتماعی فراهم می شود و هم زور اجتماعی شان برای تغییرات مثبت فوران کرده و به تدریج، جامعه ای با مدیرانی پاسخگو و با فساد حداقل ایجاد خواهد شد، در غیر این صورت آب در هاون کوبیدن است و با کمال تاسف باید منتظر حوادث طبیعی بسیار پر خسارت و حوادث اتفاقی بیش از حد و پر تلفات باشند و صدای شان هم به جائی نرسد.

نوشته شده توسط دکتر محمد رضا امینیان جمعه, 04 اسفند 1396 ساعت 19:57

 

تمام حقوق مادی و معنوی متعلق به مدیریت سایت جهانی بهتر می باشد .

استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است .