خبر مسمومیت و حتی فوت عده ای از مردم با قارچ سمی، اگرچه خیلی عجیب نیست ولی به نظر می رسد این بار از گستردگی غیر قابل قبولی برخوردار بوده و تاکنون در این حد سابقه نداشته است. این گستردگی زیاد یک پدیده، شایستگی آن را دارد که توسط اساتید جامعه شناس مورد تحقیق میدانی قرار گرفته و علت یابی بشود. سوال تحقیق این است که "چرا مردم ما علیرغم وجود قارچ های تولیدی زیاد در بازار، به طبیعت بکر هجوم آورده هم به خود آسیب می زنند و هم به طبیعت".

همه ما تا این گونه سوال مطرح می شود بلافاصله یاد گرانی اجناس و نداری مردم می افتیم و با ذکر این دو دلیل، مسئله را پاسخ یافته تلقی کرده و میبوسیم و کنار می گذاریم. ولی این یک نگاه کاملا سطحی بوده و به دلایل دیگر ماجرا بی توجهی شده است که آن دلایل و دو دلیل فوق الذکر باید در یک تحقیق کاملا علمی و میدانی اثبات شده و درصد تاثیر هر کدام نیز مشخص شود و تا آنموقع جز سکوت و باید و شاید های عوامانه کاری نمیتوان کرد. البته به عنوان پیشنهاد، دلایل زیر می تواند در ذهن کارشناسان احتمالی تحقیق فوق مطرح باشد و در تحقیق اثبات یا رد بشود و در صورت اثبات میزان اثرگذاریش مشخص گردد تا متولیان امر چاره کار را یافته و به مردم اعلام کنند:

• 1.گرانی کالاها در بازار:
  
• به نظر من در جامعه ای که بر اساس محاسبه مراکز مربوطه هر شهروند در هر روز فقط 22 دقیقه کار مفید می کند، درآمدها آنقدر کم است که قیمت ها بالا به نظر می آید
• 2.فقر و نداری مردم:
  
• توضیح دلیل اول برای این دلیل نیز کارآمد است
• 3.احترام نداشتن طبیعت در جامعه ما:
  
• ریختن زباله به هر مقدار و در هر جا وجود این دلیل را اثبات می کند
• 4.عادت به مفت خوری:
  
• همه ما بارها شاهد بودیم و هستیم که در مکان هائی که خوراکی رایگان به هر دلیل موجه و غیرموجهی توزیع می کنند، چه هجوم وحشتناکی اتفاق می افتد، حتی افرادی با خودرو های چند صد میلیونی نیز مانند فقرا بلکه بدتر عمل می کنند
• 5.رفت و آمد کم هزینه به عمق طبیعت:
  
• هزینه سوخت پایین و نبودن عوارض برای ورود به مکان های طبیعی، هزینه رفت و آمد را به شدت کاهش داده است
• 6.جاده کشی های بی رویه:
  
• فکر نمی کنم که دیگر مکان بکری در طبیعت ایران بدون جاده مانده باشد، چه در عمق جنگل ها و کویرها و چه در اوج کوه ها و قله ها
• 7.بی توجهی به اصول حفظ محیط زیست:
  
• اهمیت محیط زیست در بین ما آنقدر پایین است که کسی به این فکر نمی افتد که تمام اجزاء طبیعت محترمند و باید با حساب و کتاب دقیق و شدید، مورد مصرف قرار بگیرند
• 8.بی توجهی به چرخه اکوسیستم و رعایت آن:
  
• این موضوع که اصلا بیانش برای جامعه ما آحاد جامعه را به خنده و تعجب وا میدارد که مگر چرخه اکوسیستم به ما هم ربط دارد، وجود قارچ سمی در طبیعت لازم است و بدون آن حتما اکوسیستم منطقه دچار اشکال می شود
• 9.بی کاری و وجود اوقات فراغت کافی برای این گونه اعمال:
  
• وقتی 22 دقیقه در روز مشغول کار هستیم مابقی آن تبدیل به اوقات فراغت شده و تحریک به رفتن برای چیدن قارچ و کارهای دیگری از این قبیل می شویم، مطمئن هستم که در صورت تحقیق، هم در میان فوت شدگان و هم در میان دیگرانی که برای چیدن قارچ می روند تعدادی کارمند دولت و امثال آن حضور دارند
• 10.چشم و همچشمی های کودکانه:
  
• چرا دیگران بله و من نه، آفت بسیار شایع و بزرگ جامعه ماست بطوری که حتی در تخریب های واضح هم این آفت نقش خود را بازی می کند و با چشم و همچشمی، سعی می کنیم که از دیگری بیشتر تخریب کنیم
• 11.بی تعهدی نسبت به یکدیگر، طبیعت و نسل های آینده:
  
• باز هم حرف خنده دار و تعجب برانگیز زدم اگرچه که این بی تعهدی، بصورت کاملا واضح برای همه ما وجود دارد
• 12.ارزش داشتن زیادخوری و شکم بارگی:
  
• فکر نمی کنم که با وجود چاقی بیش از 50 درصد از شهروندان ما در جامعه، این موضوع احتیاج به توضیح داشته باشد
• 13.وجود فرهنگ همه چیز برای من:
  
• این که برای خود ارزش 100 و برای دیگران ارزش صفر قائل هستیم امری کاملا واضح و ملموس برای همه است
• 14.وجود فرهنگ زرنگ بازی:
  
• این فرهنگ در رانندگی های ما به وضوح قابل فهم و درک است
• 15.بی توجهی بیمارگونه به قوانین:
  
• توضیح مورد قبلی را برای این مورد هم کاملا میتوان استفاده کرد
• 16.بی ارزش دانستن بهداشت مواد غذائی:
  
• این مورد در حال بهتر شدن است ولی هنوز در میان اقشاری از مردم به آن میتوان به عنوان یک دلیل نگاه کرد
• .
• .
• .