منافع جمعی ارجح است یا منافع فردی؟ برای پاسخ زود به این سوال و روشن شدن مطلب از اجزاء بدن شروع میکنیم. هر جزئی منافعی دارد که در خیلی از اوقات با منافع جزء یا اجزاء دیگر مربوط نبوده و یا حتی در تضاد است. چشم برای دیدن یک صحنه مهم که برای دست خطر دارد احتیاج دارد که پا چند قدم به جلو یا عقب برود و این در حالی است که پا از این کاری که باید بکند هیچ نفعی نمی برد ولی کل بدن از این کار منتفع می شود و خطری که برای دست وجود دارد از بین می رود. پس چشم و پا در این صحنه به نفع دست از نفع خود که می توانستند استراحت کنند گذشتند. در طی هر روز همه ما با اعضاء بدن خود از این گونه برخوردها زیاد داریم و برای سلامت و رفاه کل بدن از نفع بعضی از اجزا می گذریم. در یک جامعه هم دقیقا همین امر برقرار است و شهروندان یک جامعه باید این درک را داشته باشند که منافع جامعه است که ارجح بوده ودر یک بازه زمانی و مکانی معتنابه، تامین منافع جمع، منافع فردی را تامین می کند و منفعت یک فرد در یک زمان و یا مکان کوچک می تواند و باید در تقابل با منفعت جمع نادیده گرفته شود تا همه منتفع شوند، و با تحمل یک ضرر کوچک شخصی به نفع جمع، دلخور و نگران نشوند. این موضوع بسیار مهم است و با این چند جمله نمی توان حق مطلب را ادا نمود ولی بر اساس روش سایت، همینقدر که تلنگری باشد بر همه ما کافی است. حال به اطراف و افرادی که در جامعه خود با آن ها سروکار داریم یک نگاهی بیندازیم و ببینیم که خودمان و دیگران چقدر به این امر مهم دقت داریم و رعایت می کنیم.

در مطلبی در همین سایت خبر موثق و آمار رسمی آوردم که یکی از بیشترین دلایل نزاع در جامعه ما محل پارک خودرو است که رانندگان با هم درگیر می شوند و حتی قتل صورت می گیرد. چرا اینگونه اتفاقات در جامعه ما می افتد و کسی نیست که روزانه از این گونه صحنه ها برای خودش اتفاق نیفتاده باشد و یا حداقل برای دیگران اتفاق افتاده و او ندیده باشد. به این اتفاقات اگر از نگاه منافع فردی و منافع جمعی نگاه کنیم می بینیم که در اکثر این صحنه ها با انسان هایی روبرو هستیم که منفعت فردی برای شان مهمترین موضوع است و حتی حاضر نیستند لحظه ای فکر کنند که نفع دیگران نیز باید در نظر گرفته شود. چنین اشخاصی فکرشان اینست که "من باید اینجا پارک کنم زیرا که کار من مهمتر از کارهای دیگران است و هیچ حقیقتی جز این وجود ندارد".

در اینجا مطلبی را که یکی از دوستان در سفری به یک کشور اروپائی برایم نقل کرد بیان می کنم. ایشان می گفت که صبح زود با میزبان خود که کارمند یک اداره بود به محل کارش رفتیم. دوست من در جائی ماشینش را پارک کرد و قدم زنان مسافت نسبتا طولانی را طی نمودیم تا به اداره رسیدیم. من متوجه شدم که ایشان می توانست خیلی نزدیک تر به اداره اش پارک کند و پرسیدم که چرا اینقدر دور پارک کرد. جواب او برایم بسیار جالب و آموزنده بود. او گفت وقتی دیدم که هنوز زمان زیادی تا ساعت شروع کار اداری مانده است، دورتر پارک کردم که هم مقداری در این هوای تازه صبح قدم بزنیم و هم جای پارک برای دیگرانی که دیرتر می رسند و وقت کافی برای رساندن خود به اداره ندارند باقی بماند. اگر این را با عملکرد خود در جوامع عقب افتاده مقایسه کنیم، متوجه می شویم که علت پیشرفت جوامع جهان اول دلایل متعددی دارد و یکی از مهمترینش همین ترجیح نفع دیگران و نهایتا نفع جامعه بر نفع خود است که باعث ارتقا وضعیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ..... آن جوامع شده است.