جمعیت جهان به هفت میلیارد نفر رسیده است،این در حالیست که به نظر میرسد جمعیت سایر گونه های جانوری و گیاهی نه تنها افزایش نیافته بلکه در خیلی از موارد کاهش هم داشته و برخی از انواع نیز منقرض شده اند.

دانشمندان اعتقاد دارند که زنجیره حیات بصورت شگفت انگیزی به یکدیگر وابسته است و هر اتفاقی در اکوسیستم طبیعی در هر نقطه از جهان،تاثیر خود را در آن نقطه و در سایر نقاط عالم خواهد گذاشت.این اتفاق اگر در جهت عملکرد سیستم باشد،همه از آن منتفع میشوند و اگر به ضرر سیستم باشد،همه به نسبت تقصیر یا قصوری که در آن دارند،تاوان خواهند پرداخت.

یکی از مفاهیمی که میتواند انسان را در جهت حفظ محیط اطرافش یاری کند و او را وادار نماید که کمترین تغییرات منفی را در اکوسیستمها اعمال نماید اینست که مراقب باشد بیشتر از آنچه مصرف میکند تولید کند و یا حداقل تولید و مصرفش برابر باشد.

تولید به معنی فراگیر شدن و عینی شدن آنچه که در ذهن فراوری شده،شامل تولید علم،تولید هنر،تولید فناوری و تولید کالا است.ذهن انسان به عنوان والاترین جایگاه اندیشه و تفکر، بطور دایم با تجزیه و تحلیل داده ها، فکر جدیدی را شکل میدهد و سپس سعی میکند این ایده نو را بصورت علم،هنر،فناوری و کالا، در اختیار دیگران قرار دهد.

اگر در فرایند تولید، سه اصل اساسی بندگی خدا،شاد کردن انسانها و احترام به طبیعت لحاظ بشود،تعادل طبیعی جهان حفظ شده و از اختلالات ضد آرامش جلوگیری خواهد شد،چرا که درچنین حالتی انسانها سعی میکنند با تولید و مصرف به اندازه، کفه تولید را از مصرف سنگین تر نمایند.

مثلا هنگامی که شخصی بخواهد جهت امرار معاش کارگاهی را راه اندازی نماید،در صورتیکه شادی دیگران و حفظ طبیعت برای او مهم باشد،یقینا کارگاهی را تاسیس میکند که سلامت انسان و حفظ محیط زیست را رعایت نماید و در نتیجه تولیدات چنین کارگاهی باعث آرامش و آسایش خواهد شد.این مفهوم در مورد کارگردانی که مشغول ساختن یک فیلم و کشاورزی که مشغول شخم زمین برای کشت است نیز کاملا صادق است.