نمایشگاه کتاب چاپ

بیست و هشتمین نمایشگاه بین المللی کتاب، از 16 تا 26 اردیبهشت در تهران برگذار شد و مردم اهل مطالعه! ما با استقبال بی نظیر در دنیا، به نمایشگاه رفته و برای مطالعه یک سال آینده خود کتاب خریدند. حتما می دانید که مردم ما یکی از کمترین سرانه های مطالعه در دنیا را دارند یعنی حدود 18 دقیقه در روز یا 2 ساعت و 20 دقیقه در هفته که البته شامل مطالعه روزنامه و مجله نیز می شود و اگر آن را از زمان مطالعه کم کنیم چیزی برای مطالعه کتاب باقی نمی ماند. حال چرا بیش از 4 میلیون ایرانی که بیش از نیمی از آنها از شهرستان ها هستند به نمایشگاه می روند و مثلا کتاب می خرند. البته آمارها می گوید که فقط حدود 2 درصد از مراجعین به نمایشگاه، کتاب می خرند و بیشتر کتاب های خریداری شده نیز کتاب های تحصیلی و دانشگاهی هستند که به نحوی اجبار در خرید وجود دارد. البته اکثر همین کتاب ها نیز مطالعه و استفاده نمی شود و دانشجویان ما جزوه خان هستند نه کتاب خوان و اقلیت بسیار کمی از دانشجویان ایرانی، رفرنس ها را مورد مطالعه قرار می دهند. پس به یک بیان می شود گفت که این همه هیاهوی نمایشگاه برای هیچ است و باید ریشه این هیاهوی بی مورد توسط جامعه شناسان و روانشناسان، مشخص و یه اطلاع تصمیم گیران رسانده شود. این را نیز بگویم که نمایشگاه های کتاب در دنیا بیشتر برای اهالی فن و موسسات نشر تشکیل می شود و بازدید عموم معمولا بسیار کم است، مثلا بزرگترین نمایشگاه سالانه کتاب که در آمریکا برگذار می شود فقط حدود 300 هزار بازدید کننده دارد که اکثرا مسولین نشر هستند و تجربیات خود را منتقل می کنند. مردم برای تهیه کتاب در تمام دنیا با مراجعه به اینترنت و سایت های تخصصی، کتاب مورد نظر خود را مشخص و به صورت اینترنتی و یا با مراجعه به کتابفروشی ها آنرا تهیه می کنند و حتما می خوانند.

من چند عامل زیر را از عوامل اصلی این اتفاق عجیب در نمایشگاه تهران می دانم:

1-      با توجه به زمان کار مفید ما ایرانی ها که در خوشبینانه ترین حالت، حداکثر یک ساعت در روز است، وقت خالی زیادی برای ما باقی می ماند که بایستی به شکلی پر شود و به دنبال یک بهانه هستیم و بهانه نمایشگاه کتاب، هم پرستیژ دارد و هم با توجه به وسعت زیاد (12 هکتار) فضای نمایشگاه، وقت زیادی را پر می کند و چه چیز بهتر از این

2-      ما با توجه به داشتن اوقات فراغت زیاد، عادت به تفریح دائمی کرده ایم. روز، شب، ایام تعطیل، ایام کاری، خلاصه فرقی نمی کند باید تفریح کرد و از هر موضوعی برای گشت و گذار بی هدف استفاده کرد، پس برویم نمایشگاه کتاب برای پیک نیک، زیرانداز و سایر وسایل نیز فراموش نشود

3-      کم بودن هزینه های سفر نیز عامل تشویق کننده ای محسوب می شود. هزینه یک کیلومتر سفر در ایران را با اکثر کشورهای دنیا اعم از کشورهای با درآمد بالاتر از ما و کشورهای با درآمد پائین تر از ما مقایسه کنید، آنوقت متوجه می شوید که چرا بیش از دو و نیم میلیون نفر از شهرستان ها حرکت می کنند و به نمایشگاه کتاب میروند

4-      چشم و همچشمی و پز دادن هم که در تمام اعمال و تصمیمات ما که همیشه احساساتمان بر عقلمان می چربد نقش درجه اول دارد. این جمله آشنا را مجددا و برای هزارمین بار بشنوید، من به تمام نمایشگاه های سالانه ایران رفته ام، تو چی؟ همین یک جمله کافی است که سال آینده ما را به نمایشگاه بکشاند، البته همراه با زیرانداز و خوراکی های لازم

این را نیز با کمال تاسف بیان کنم که در نمایشگاه کتاب امسال درصد زیادی (بیش از 30%) از چمن های محوطه نمایشگاه تخریب شد. دیگر توان نوشتن ندارم ...


نوشته شده توسط دکتر محمد رضا امینیان جمعه, 01 خرداد 1394 ساعت 08:55