رعایت اخلاق پزشکی چاپ

یک پزشک در رابطه با وظایف خود موارد زیر را باید رعایت کند:

1-      اخلاق عمومی خوب و رعایت آداب معاشرت با مراجعه کنندگان

2-      توضیحات و راهنمائی های لازم وکافی به بیماران

3-      درمان نه بیش از حد و نه کمتر از حد

4-      حفظ اسرار بیمار

5-      عدم دریافت مالی بیش از حد مصوب

متاسفانه در جامعه ما موارد فوق توسط تعداد زیادی از پزشکان رعایت نمی شود. احترام به بیماران، برخورد خوب و عاطفی با آنها، رعایت شئونات و آداب ارتباطات انسانی، گذاشتن وقت و انرژی کافی برای بیماران، توضیح در مورد بیماری، توضیح در مورد درمان و عوارض ناشی از آن، راهنمائی های خوب در مورد تغذیه و تحرک کافی، دادن آرامش روانی به بیماران، انجام کارهای تشخیصی و درمانی به مقدار لازم و نه کمتر یا بیشتر، حفظ و مراقبت از اسرار بیماران، دریافت حق ویزیت و حق الزحمه سایر خدمات به مقدار مصوب، رعایت وضعیت افراد ضعیف و خیلی از موارد دیگر، همه یا برخی از این ها مورد عنایت پزشکان زیادی قرار نمی گیرد. هر روز با شکایات و گله مندی های زیادی از طرف مردم مواجه می شویم که میگویند فلان پزشک عصبانی بوده و اصلا در مورد بیماری و درمان توضیح نمی دهد و یا کارهائی انجام داده است که پزشکان دیگری معتقد هستند که اصلا لازم نبوده و یا برعکس کارهائی را باید انجام می داده که انجام نداده است. شکایات زیادی نیز وجود دارد که از گرفتن پول بیشتر از مصوبات قانونی گله مند هستند.

من شاهد هستم و بودم که تلاش زیادی توسط مراکز ذیربط در رابطه با اصلاح این امور صورت گرفته و هنوز هم می گیرد ولی باز هم شاهد هستم که این گونه موارد نه تنها در حال کم شدن نیست بلکه روزبه روز در حال افزایش می باشد. حال سوال اینست که چرا در جهت اصلاح بد اخلاقی های پزشکی موفق نبوده ونیستیم. من معتقد هستم که تمام تلاش های ما در جهت اصلاح امور مربوط به اخلاق پزشکی معطوف به شاخ و برگ های این مشکل است و اصلا به ریشه این مفاسد هیچ توجهی ندارد. بررسی ها نشان می دهد کشورهائی در این جهت موفق عمل کرده اند که اکثر زمان و انرژی متولیان بخش سلامت متوجه ریشه بوده و اصلاح ریشه خودبخود اصلاح شاخ و برگ را به دنبال دارد. ریشه مشکل، باور غلطی است که در پزشکان و جامعه پزشکی وجود دارد و آن اینست که جامعه پزشکی ما، خود را عمدتا مسئول درمان بیماری می دانند و اصلا در حفظ سلامت و بیمار نشدن مردم احساس مسئولیت نمی کنند. این باور باعث شده است که هزینه زندگی پزشکان ما از محل بیمار شدن مردم تامین می شود و طبیعی است که هر چه مردم بیشتر بیمار شوند، از بیماری و درمان خود کمتر اطلاع داشته باشند، کارهای اضافه در مورد آن ها صورت بگیرد، کارهای کمتر از نیاز انجام بشود که مجددا مراجعه نمایند و نهایتا اینکه چند برابر مصوب از بیماران دریافت بشود، درآمد بیشتری نصیبشان می شود و زندگی بهتری خواهند داشت.

اکنون می خواهم فرض دیگری را برای شما تشریح کنم، فرض کنید باور پزشکان ما مثل خیلی از کشورهای پیشرفته این باشد که ما مسئول حفظ سلامت مردم هستیم و درمان بیماران جزء کوچکی از وظایف ما است. در این فرض زندگی پزشکان از سالم بودن و سالم ماندن مردم تامین می شود و هر پزشکی باید جمعیت هدف مشخصی را سالم نگه دارد و با ییمار شدن هر تعداد از این جامعه، از درآمد پزشک مسئول به همان مقدار کم می شود. در این فرض دیگر بیمار شدن مردم نه تنها به نفع نیست بلکه برای پزشکان ضرر دارد، پزشکان با صرف وقت و انرژی تلاش می کنند جمعیت خود را نسبت به بیماری و درمان کاملا آگاه نگه دارند، با تشخیص و درمان زودرس سعی می کنند از عمیق شدن و پخش شدن بیماری جلوگیری نمایند و خیلی از فعالیت های بهداشتی و آموزشی دیگر که در جای خود قابل بحث و گفتگو است. در این حالت پزشکان با سالم نگه داشتن مردم زندگی خود را رونق می دهند و از کار خود لذت می برند.

این موضوع همان ریشه اصلاح است که در کشور ما به آن بی توجهی مطلق می شود و هنوز هم در این مسیر نیفتاده ایم و مطمئن هستم که تا به تغییر باور پزشکان نپردازیم و پس از آن ساختارهای بخش سلامت را در این جهت تغییر ندهیم، روز به روز مشکل عدم رعایت اخلاق پزشکی جدی تر و عمیق تر خواهد شد. در این حالت بیمارستان ها افزایش و توسعه پیدا خواهد کرد و طول عمر همراه با سلامت مردم کاهش پیدا می کند علیرغم اینکه میانگین طول عمر با ارائه خدمات پزشکی تخصصی و فوق تخصصی آب و نان دار افزایش می یابد. خلاصه اینکه تنها و تنها راه جلوگیری از بداخلاقی های پزشکان، استقرار سیستم ارجاع با محوریت پزشک خانواده است آن هم با کار فرهنگی که منجر به تغییر باور پزشکان از مسئول درمان بودن به مسئول حفظ سلامت مردم بودن بشود. بیائید برای یک بار هم که شده به ریشه بپردازیم.

نوشته شده توسط دکتر محمد رضا امینیان جمعه, 06 آذر 1394 ساعت 14:56